Listen to PARS Radio  

PARS.com
Welcome, guest!  
Follow PARS.com on Twitter  Like PARS.com on Facebook  Add PARS.com to your Google Circle

My Account | Videos | Music | TV Serials | Poetry | Photos | Business Ads

Videos Music TV Serials Poetry Photos Business Ads
You can contribute too, it's free!
First Photo Next Photo
مقبره عطار نیشابوری
ava ava on April 12, 2013

Photography عکاسی
10794 views

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری
April 14- comemorate of Attar Neishabouri

فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را ۵۱۳ و بعضی سال ولادتش را ۵۳۷ هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست جز اینکه پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطاری که همان دارو فروشی بود مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فریدالدین کار پدر را ادامه می دهد و به شغل عطاری مشغول می شود. او در این هنگام نیز طبابت می کرده و اطلاعی در دست نمی باشد که نزد چه کسی طبابت را فرا گرفته، او به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده تا زمانی که آن انقلاب روحی در وی به وجود آمد و در این مورد داستانهای مختلفی بیان شده که معروفترین آن این است که:


روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی؟ عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی. درویش گفت: تو مانند من می توانی بمیری؟ عطار گفت: بله، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید شدیداً متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد.


او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکن الدین اکاف رفت که در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود. عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی رسید. گفته شده در هنگامی که شیخ به سن پیری رسیده بود بهاءالدین محمد پدر جلال الدین بلخی با پسر خود به عراق سفر می کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود، شیخ نسخه ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین که در آن زمان کودکی خردسال بود داد. عطار مردی پر کار و فعال بوده چه در آن زمان که به شغل عطاری و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیری خود که به گوشه گیری از خلق زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است. در مورد وفات او نیز گفته های مختلفی بیان شده و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را ۶۲۷ هجری .ق، دانسته اند و برخی دیگر سال وفات او را ۶۳۲ و ۶۱۶ دانسته اند ولی بنا بر تحقیقاتی که انجام گرفته بیشتر محققان سال وفات او را ۶۲۷ هجری .ق دانسته اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یک سرباز مغول به شهادت رسیده که شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود کشکول این واقعه را چنین تعریف می کند که وقتی لشکر تاتار به نیشابور رسید اهالی نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده اند که چون خون از زخمش جاری شد شیخ بزرگ دانست که مرگش نزدیک است. با خون خود بر دیوار این رباعی را نوشت:


در کوی تو رسم سرفرازی این است مستان تو را کمینه بازی این است
با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت شاید که تو را بنده نوازی این است


مقبره شیخ عطار در نزدیکی شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان مقبره او خراب شده بود به فرمان امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا مرمت و تعمیر شد.


Have a nice day!

Have a nice day!
by parsman173
Art & Culture هنر و فرهنگ
16870 views

Have a nice day!

Have a nice day!
by parsman173
Art & Culture هنر و فرهنگ
10010 views

Mom's sacrifice

Mom's sacrifice
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8729 views

Green frog

Green frog
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8603 views

Photo by superpars

Photo by superpars
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8799 views

He burned out too soon!

He burned out too soon!
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8729 views

Red shoe nowhere to go

Red shoe nowhere to go
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8449 views

Hand-made

Hand-made
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
15764 views

Every woman wants him

Every woman wants him
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8750 views

Poem and flowers

Poem and flowers
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
9282 views

Lots of love for you

Lots of love for you
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
15204 views

Photo by superpars

Photo by superpars
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8624 views

Can you see me?

Can you see me?
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8652 views

Ceramic teapot and pitchers

Ceramic teapot and pitchers
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8204 views

Home and snow

Home and snow
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
10563 views

Women dance in the village

Women dance in the village
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8673 views

Photo by superpars

Photo by superpars
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
8603 views

Photo by superpars

Photo by superpars
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
7924 views

Morring Tea

Morring Tea
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
11858 views

Place to relax outside

Place to relax outside
by superpars
Art & Culture هنر و فرهنگ
10521 views

more suggestions...
Home | Videos | Music | TV Serials | Poetry | Photos | Business Ads | DMCA | PARS Community | Contact PARS

©2025 PARS.com.