Listen to PARS Radio  

PARS.com
Welcome, guest!  
Follow PARS.com on Twitter  Like PARS.com on Facebook  Add PARS.com to your Google Circle

My Account | Videos | Music | TV Serials | Poetry | Photos | Business Ads

Videos Music TV Serials Poetry Photos Business Ads
You can contribute too, it's free!
First Photo Next Photo
محمد مصدق - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ - احمدآباد، ایران
rostam rostam on August 4, 2013

Photography عکاسی
8197 views

محمد مصدق ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ احمدآباد، ایران |Mohammad Mosadegh ۰۵ March 1967 Ahmad-Abad, Iran | Detail
[هاله سحابی]: وقتی دکتر مصدق فوت کرد میگویند در آمریکا رادیو اعلام کرده که مصدق، نخست وزیر سابق ایران، در تبعید فوت کرد و یک استاد دانشگاه او را شست وشو داد و دفن کرد. شما خود این ماجرا را برای ما تعریف کنید. [دکتر سحابی]: دکتر مصدق روزهای آخر به بیماری مبتلا شده بود و پزشکان تشخیص سرطان فک داده بودند و بارها به او تذکر دادند که به سفر خارج برای معالجه راضی شود. دکتر مصدق از پیشنهاد پزشکان برمی آشفت و به فرزندش مرحوم غلامحسین خان مصدق که پزشک بود با تندی میگفت شماها این همه درس خواندید که پدرتان برای معالجه به فرنگ برود؟ به هر حال بیماری لاعلاج بود و روزهای آخر عمر، او را به بیمارستان نجمیه ی تهران منتقل کرده بودند. وقتی خبر مرگ او را شنیدم به اتفاق مرحوم آقای عباس رادنیا به بیمارستان رفتیم. فرزند ایشان را دیدم که در راهرو بیمارستان ایستاده بود و در تنهایی و ناچاری تصمیم گرفته بود پیکر او را در سر قبر آقا دفن کنند. پیش از این او خود وصیت کرده بود که در محل شهدای سی تیر به خاک سپرده شود ولی با وجود حاکمیت ساواک و ممانعت دولت چنین امکانی وجود نداشت. من از فرزندان دکتر مصدق خواهش کردم که او را در آنجا دفن نکنیم و با سادگی وی را به سمت خانه اش در احمدآباد تشییع کنیم و در همان منزل به امانت به خاک بسپاریم تا در شرایط بهتری در آینده او را به مقبرهی خوب و آبرومندی منتقل سازیم. سرانجام جنازه ی او با حضور چند تن از افراد خانواده و دوستان جبهه ای و آشنایان دیگر به طرف احمدآباد تشییع شد. من و آقای رادنیا هم به اتفاق آیت الله زنجانی در پی آنها رفتیم. در خانهی احمدآباد دیدیم که وفاداران وی در طبقه ی بالا دور هم جمع شده اند و بحث میکنند و جنازه هم پایین در میان چند تن از روستاییان باقی بود. من خود آستین ها را بالا زده و با آب روندهای که در آنجا بود بر روی تختی پیکر او را غسل و شست وشو دادم و کفن پوشاندم. آیتالله زنجانی هم بر جنازه نماز خواند. در اتاقی از منزل مسکونیاش قبری کندند. من خود ناظر این کار بودم تا درست انجام شود. از آنجا که خاک همه اش خاک دستی بود گفتیم آجر بیاورند و آنجا را به اندازه ی یک قبر چینی نمودند و روی آن هم چوب های ضخیم نهادیم. او را با همان تابوتی که در آن قرار داشت در قبر قرار دادیم تا روزی این امانت به قبرستان مناسبی منتقل شود، یا در همانجا بازسازی و کامل شود. ولی تاکنون متأسفانه هیچ اقدامی برای انتقال وی یا بنایی مناسب انجام نشده است.ترکمـان، محمد، یادنامه ی دکتر یدالله سحابی: اسوه ی اخلاق و سلوک اجتماعی، تهران: قلم، ۱۳۷۷، ص ۱۲۰. شابک. ۹۶۴-۳۱۶-۱۴۸-


more suggestions...
Home | Videos | Music | TV Serials | Poetry | Photos | Business Ads | DMCA | PARS Community | Contact PARS

©2024 PARS.com.