آنکه رخسار تو را این همه زیبا می کرد کاش فکر دل سودا زده ی ما می کرد آنکه می داد تو را حُسن و نمی داد وفا کاشکی فکر منِ عاشق و شیدا می کرد یا نمی داد تو را این همه بی دادگری یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد کاشکی گم شده بود این دل دیوانه ی من پیش از آن روز که گیسوی تو پیدا می کرد ای که در سوختنم با دل من ساخته ای کاش یک شب دلت اندیشه ی فردا می کرد کاش می بود به فکر دل دیوانه ی ما آنکه خلق پری از آدم و حوا می کرد کاش در خواب شبی روی تو می دید عماد بوسه ای از لب لعل تو تمنا می کرد عماد خراسانی