Loading the player...
|
همبستگی - شعر زیبای علی حیدری |
|
10836 views |
سیه ابری به ابر دیگری گفت : بیا نزدیکتر , با من بشو جفت
من و تو , هر دو ابر آسمانیم به بام آسمانها سایبانیم
بیا با من ! بیا در من , بیامیز ز تنهایی , عزیز من , بپرهیز
من و تو , بی جهت , بالا نماندیم جدا از سطح دریاها نماندیم
دو ماموریم ما , از سوی دریا دو قاصد بهر خشکی های دریا
کمی نزدیک شو ! با هم بجوشیم حریم نور را , با هم بپوشیم
عطش در ریشۀ گلها نشسته ز خشکی , صورت صحرا شکسته
نه آهو آب میابد , نه سنجاب نه در چشمه , نه در شط و نه مرداب
تمام تیه های سبز , زرد است دل خار و گل و گلبرگ , درد است
شقایق خشک شد , نرگس نرویید مشامی بوی شبدر را نبویید
هزاران گوسفند از تشنگی , مرد دل صدها هزاران مرغ , افسرد
بدون اتحاد ما محال است زمین سیراب گردد ... این خیال است !
اگر چه چاره بی چاره صبر است نگاه نونهالان , سوی ابر است
بیا در من , بیا با هم , بباریم به جز همبستگی راهی نداریم
جدایی , راه احیای زمین نیست جدایی را به جز غم , در کمین نیست
جدایی , راه هر تدبیر, بسته جدایی , شاخه ها از بن شکسته
هزاران جوی با هم , گشته ترکیب که دریا را چنین بخشیده ترتیب
|
|
|
|